11 مرداد 1401
#به _قلم_خودم چند سال پیش که دخترکی دبیرستانی بودم،امام جماعتی جوان داشتیم.سرش پایین بود و گاهی قبل از نماز جماعت برایمان،صحبت می کرد.تند تند عرقهای پیشانی اش را پاک میکرد و با رگ گردنی بر آمده از شبیخون فرهنگی می گفت.از دغدغهءآقا می گفت،از کم کاری… بیشتر »
نظر دهید »