• خانه 
  • موضوعات 
  • آرشیوها 
  • آخرین نظرات 

صبا

صبا

زیرکی یا درایت؟

09 مهر 1401

#به _قلم_خودم

#روز مرگی

حضرت علی علیه‌السلام در فرازی زیبا می‌فرمایند: که در حوادث روزگار  مانند شتر دوساله ای باش که نه امکان دوشیدن شیرش باشد و نه امکان سوارشدن بر پشتش.

واقعا کمی تفکر در کلام  زیبای امام،ما را به راه اصلی می کشاند.

چرا دهه هشتادی ها ،چرا نودی ها؟؟

چون به دلیل فضای مجازی و اخبار متفاوت و راست و دروغ که به خوردشان داده شده،هیچ درک درستی از حوادث ندارند و دراین میان کفتارها و لاشخورها به دنبال بهره جویی از لقمهء چرب و آماده و بی دردسر هستند.

با شرکت در طرح زیبای سلونی که به آشنا کردن مخاطب با کتاب نهج‌البلاغه و زندگی و اندیشهء باب علم،حضرت علی علیه السلام، پرداخته؛زیبایی و جاری بودن کلام امام برایم روشن شده.

ای کاش بتوان از این دست مباحث که مطمئنا به مذاق اهل جوان خوش می آید، بیشتر در سطح مدارس و پایه های درسی بچه ها با همین روان بودن دروس که اساتید بیان می‌کنند ،استفاده کرد و نتایج آن در سال‌های بعد مشاهده شود.

همانطوری که لاشخورها از چند سال پیش به شستشوی ذهنی نسل پویا پرداخته و ما غافل بودیم .

آب در کوزه و ما تشنه لبان،گرد جهان می گردیم.

کتاب مهمی که اقتصاد،سیاست، روان شناسی و….تمام مسائل مبتلا به جامعه را در خود نهفته دارد،پنهان مانده وآنچه هیچ محتوا و فایده ای ندارد در نما افتاده.

البته کم کاری امثال خودم هم می‌تواند مزید بر علت باشد. حضرت علی علیه السلام در کلامی گهربار می فرماید:

مَنْ عَرَفَ مِنْ اَخیهِ وَثیقَه دینٍ و سَدادَ طَریقٍ، فَلایسْمَعَنَّ فیهِ اَقاویلَ الرِّجالِ

کسی که از برادر دینی اش، دین داری و درستی را بشناسد، پس دیگر به سخنان این و آن درباره او گوش فرا ندهد.

پس به امید روزی که دین داری و درستی  سر لوحهء تمام اقشار جامعه باشد تا هیچ گرگی جرات چنگ اندازی به چهره های معصوم و نو اندیش جامعه را نداشته باشد.

بیشتر بخوانید
 نظر دهید »

راننده معلم

08 مهر 1401

#به_قلم_خودم

#روز مرگی

ایستگاه دوم صدای قیژی آمد و اتوبوس به زور ایستاد.انگار حال نداشت مدام ایست کند و جایی قرار داشت.

پیرمردی قدبلند و شیک وپیک ،سوارشد و فکرکنم  گوش هایش از سرو صدای اضافی زمانه اندکی سنگین شده بود.

به راننده سلامی محکم کرد و در اولین صندلی نزدیک راننده،آرام گرفت.

حرک اتوبوس و صدای چرخهاو بوق ماشین ها مزید بر کم شنوایی پیرمرد شده بود چون با صدای بلند شروع به تحلیل اوضاع و اخبار روز کرد و برای راننده از همه جا سخن گفت.

دخترم گفت :وای مامان  چقدر داد میکشه!!!

چراغ های خیابان  به محض رسیدن ما سبز می شدند و برایم هیجان انگیز بود که یک روز پشت چراغ قرمزی گیر نکردم.

اما یعد از چند ایستگاه و سوار پیاده شدن،اتوبوس وسط خیابان ترمز کرد و راننده به سرعت پایین رفت.

وای،با کسی تصادف کرد!؟؟

خودم را خم کردم وبیرون و روبروی اتوبوس را نگاه کردم…رانندهء مهربان وقتی دیده بود فرد نابینایی نمی تواند از خیابان شلوغ رد شود  ایست کرده بود و سریع برای رد کردن او اقدام .

وقتی راننده به صندلی و پشت فرمان برگشت ،پیرمرد کم شنوای مسافر با صدای بلندتری به تشویق راننده پرداخت و در آخر به شکر خدا به خاطر داشتن بینایی.

به اولین چراغ قرمز امروز برخورد کردیم ولی هیجان این چراغ قرمز به خاط ترمز راننده و کمک او عایدم شده بود جذابیتی همراه با شادی داشت.

بیشتر بخوانید
 نظر دهید »

سکوت

07 مهر 1401

#روز مرگی

#به_قلم_خودم

سوار اتوبوس شد،دستش یه پاکت سبزی خرد شده بود و ظاهری عادی داشت  مثل زنان خانه دار،زنی حدودا سی و پنج ساله.

کارت را به دستگاه نزدیک کرد و بوق ممتد نشان از نداشتن شارژ داشت.

مردی که روبروی در نشسته بود و مدام چشم می چرخاند اطراف اتوبوس و مسافران را برانداز می کرد،مخاطبش شد و درخواست کارت کرد.

 حدودا چهل ساله و بلوز شلواری که زیاد تمیز نبود،کفش‌های کتانی تیره رنگ وپراز گرد وخاک و حتی شلوارش  یک خط اتو نداشت، با موهای جوگندمی و چشمانی که بعداز درخواست،برق زد.فوری کارت را در آورد وبرای تازه وارد شارژی نثار دستگاه کرد.

وقتی روی صندلی نشست،پول از کیف درآورد و رو به مرد مهربان که حالا صندلی جلویی نشسته بود،تشکر کنان  پول را تقدیم کرد  ولی مرد امتناع کرد و آرام داخل گوش خانم چیزی گفت.

خانم سریع رفت پهلو به پهلویش نشست و سر در گوش هم  حدود ۵دقیقه صحبت  کردند وبه 

ایستگاه  رسیدند با همدیگر پیاده شدند و دوش به دوش و صحبت کنان، دور شدند.

هزار بار شیطان را لعن کردم  به خاطر اینکه حواس من را سمت آنها جلب کرده بود ولی باز در دلم  تعجب کرده بودم و خواستار رسیدن به جواب برای  سوالهای  در هم و زیاد ذهنم،

الَّذِي يُوَسْوِسُ فِي صُدُورِ النَّاسِ

ﺁﻧﻜﻪ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺩﺭ ﺳﻴﻨﻪ ﻫﺎﻱ ﻣﺮﺩم ﻭﺳﻮﺳﻪ ﻣﻰ  ﻛﻨﺪ(آیه ٥ سوره مبارکه ناس) 

خدا عاقبت همه را ختم به خیر کند.

بیشتر بخوانید
 نظر دهید »

کتی و شبنم

28 شهریور 1401

#به_قلم_خودم

تاچند وقت پیش  جنبش می تو بود .داد می‌زدند  که ما پاک بودیم و هستیم و ….الانم  هشتک فلان .الانم  عکس بدون حجاب  گذاشتند که معترض هستند.

آدم نمیدونه  بخنده یا گریه کنه.اگه مهسا (ژینا) الان اجازهء برگشت و صحبت داشت،مطمئنا ، جلو می رفت و داد می زد که شما لطفا برید به کارنامه ءخودتون  برسید و به من کاری نداشته باشید.این جماعت لاشخور،هرروز دنبال یک جنازه هستند تا با تکه تکه کردن و خوردنش،شکمی از عزا دربیارند.

اما سهم مردم  ساده دل و ساده انگار،فقط سردرگمی و تشویش خاطره است.

کار را باید به کاردان سپرد نه به جماعتی که در کار خودشان هم مانده اند.

بیشتر بخوانید
 1 نظر

چهل سالگی

25 شهریور 1401

#به_قلم_خودم 

چهل سالگی با موهای جو گندمی،پوستی که طراوت خود را در میان سال‌های گذشته،جاگذاشته،کم شدن موهای ابرو و مژه و…

گفته می شود که چهل سالگی یعنی بلوغ تجربه و روح آدمی!!!

اما من می گویم باید نوشت ،چهل سالگی یعنی شنیدن قدم‌هایی که به مرگ نزدیک می شود و تکرار روزهايي که شاید خورشیدش چند ساعت زودتر یا چندساعت دیرتر،طلوع و غروب دارد.

برای من هربار رفتن به قبرستان و دیدن قبور ،یاد آور روزهای از دست رفته و روزهای پیش رو است.روزها وشبهایی که دیگر دنیایی نیست تا بتوان با ساعت روی دیوار،تنظیم کرد و انتظار طلوع وغروبش را داشته باشی.

روزها وشبهای پشت این سنگ های سنگین و متفاوت ،حتما سخت تر از ظاهر آن است.

چهل سال گذشت،سالهایی که به سرعت گذشت و امروز فقط خاطره شده اند و خطی بر دفتر سرنوشت.ونمیدانم چند برگ دیگر از این دفتر باید پرشود تا به بایگانی و آرشیو فرستاده شود اما  همین قدر میدانم که حسرتهای

پیش رویم زیاد است و غم پشت سرم بیشتر.

نادانی و جهالت بشر تا ابد گسترده است و هنوز جملهء من وقت دارم و من فرق دارم،بر زبان آدمیان جاری.

ای وای از گذر و گذارهای ما

بیشتر بخوانید
 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

صبا

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان